حدیث نینوا

اربعین یاد آور عاشورای سرخ حسین و حسینیان.

اربعین احیاگر درس های عاشورا.

اربعین روز خون گریستن دل ها و اشک ریختن دیده ها.

اربعین روز زینب سلام الله علیها است. پس از فراق و رنج اسارت.بهار اشک باریدن بر خاک پاک کشتگان بی کفن دشت نینوا.روزی که بغض عاشورا می شکند و هستی را رنگ ماتم می دهد.

فصل گریستن دوباره بر شهدای مظلوم آل الله.پس از چهل طلوع زرد بی خورشید.پس از غروب چهل شط خون سرگردان و پس از چهل روز ماتم هجران روز قدم نهادن زینب سلام الله علیها به نینوا.تا با اشک چشم بخواند مولای غریبش را. بیاد لاله های آسمانی.تا دوباره بیدار شود دلها.تا آل الله در غربتی دیگر نسوزد.امروز دلی تنگ است. از این دشت و خاک آن دلی که آرزوی بریدن دارد.پریدن رو به سوی افلاک.و قلب های شکسته هم که همنوا با او زمزمه می کنند شعر غربت را.قلب ها بدون عشق غریبند.و آنگاه که عشق نباشد زمین سرد می شود و بی روح و دیگر زمان را توان نفس کشیدن نخواهد بود.نور که نباشد سینه ها تطهیر نخواهد یافت و آیه ها تفسیر نخواهد شد.

آری اگر چه قصۀ غربت پیشتر سروده گشت.اما در کربلا رنگی دیگر به خود گرفت و گرچه کربلا آغاز مظلومیتی عظیم بود،اما انگار باید غربت و مظلومیت را دوباره نوشت.حدیث نینوا را پایانی نخواهد بود.تا آنگه بیاید راد مرد کربلایی.او که عاشورا با نگاهش معنا می گیرد.و خروش محرم با نگاه او پا گرفته است.و اربعین آغاز زخم است.زخمی دوباره بر دل های عاشق.که مرهم آن تنها بارانی است بر جانها.

پس ای ابر رحمت دشت بی نشان،ببار.

به حرمت لاله های خونین ببار که دل های عاشق را جز تو درمانی نخواهد بود.

ببار تا دیگر قلب ها نمیرند بی کس و تنها.

مولایم!قسم به جان عاشق گر چه امروز از تو دوریم با لبیک آرزومند ظهوریم....

ویژه نامۀ خیمۀ خورشید،زیر نظر نشریه نگاه منتظَِر؟

به امید صبح ظهور

حضرت زینب(س) و امام مهدی(عج)بخش دوم

شباهت اطرافیان

همواره دو طیف و دو گروه،بر گرد ائمه اطهار(ع)بوده اند گروهی مخلص اما اندک !

و گروهی ناسپاس اما بسیار!

حضرت زینب(س)در خانۀ سرور زنان اهل عالم،حضرت زهرا(س)،اطرافیان مخلص را به تعداد انگشتان یک دست می بیند و همچنین،جان نثاران اندک گرد آمده بر شمع وجود مولی الموحدین امیر المؤمنین حضرت علی(ع)را ملاحظه می نماید،اطرافیان دو سرور جوانان اهل بهشت حسنین(ع)را نیز خوب دیده است.

و از سویی ناسپاسان و نالایقان را نیز دیده،او شب عاشورا72یار مخلص را گردبرادر می بیند و در روز عاشورا که صحنۀ امتحان و آزمایش است؛هر دو طیف و هر دو جناح را از نزدیک با تمام وجود حس می نماید.

امام زمان(ع) هم با این دو جناح مواجه است.او با مشاهدۀ نامه اعمال،لیاقت و ارزش وجودی پیروان و در مواردی عدم آن را حس می نماید.این دو جناح در روز ظهور که روز بروز و ظهور افکار پیروان نیز هست،در برابر یا پشت سر او صف می کشند.

این مشابهت رهیافتی عظیم دارد؛یاران مهدی(ع)حسینی اند،زینبی اند.اهل تلاش و عمل اند،نسبت به جامعۀ خود بی تفاوت نیستند،آنهایی که حاضرند جان را در طبق اخلاص بنهند تا حریم اهلبیت(ع)محفوظ بماند،یاران واقعی امام عصر(ع) بوده و هستند.

ادامه نوشته

حضرت زینب(س) و امام مهدی(عج)بخش اول

تا قلم لب بر مُرَکَّب می زند              بوسه بر جا پای زینب می زند

می گزارد سر به صحرای جنون         می نگارد نقشی از دریای خون

می کشد آه از نهادی سوخته          و ز ضمیر خیمه ای افروخته

کربلا می مُرد اگر زینب نبود             شیعه می پَژمرد اگر زینب نبود1       

بیش از هزار سال،فریاد و خروش حضرت زینب(س)دختر امام علی(ع)در کنگره هستی طنین افکنده و انعکاس آن را می توان در لحظه لحظه تاریخ به گوش جان شنید.

سکان دار عالم هستی؛امام مهدی(ع)به پاس فداکاری و خدمت های پیام رسان کربلا،عنایت ویژه ای به عمۀ بزرگوارش حضرت زینب(س) دارد،و هر صبح و شام به یاد اوست،و در خاطراتی سر سبز،یاد حضرت زینب(س) در گلواژه های مهدوی شکوفا گشته است.

این نوشتار به بیان جلوه هایی از شباهت های حضرت زینب(س) و امام مهدی(ع) می پردازد.

ادامه نوشته

سوگوارۀ امام مهدی(ع)بخش سوم

5.توصیف صحنه کربلا

این بخش،نقطۀ اوج این مرثیۀ جان سوز است و هر انسانی که توصیف این صحنه ها را می شنود،سیل اشک و طوفان غم واندوه،امان او را می برد.

امام زمان(ع)در این قسمت می فرماید:

«فَجاهَدتَهُم بَعدَ الإیعازِ لَهُم وَ تأکیدِ الحُجَّةِ عَلَیهِم فَنَکَثُوا ذِمامِکَ وَ بَیعَتَکَ وَ اسخَطُوا رَبَّکَ وَ جَدَّکَ وَ بَدَءوُکَ بِالحَرب...وَأمَرَ اللَّعینُ جُنُدَهُ فَمَنَعوکَ الماءَ وَ وُرُدَه... .»

«پس از آن که آنان را از کار خود بازداشته و حجت و دلیل را برایشان تأکید نمودی؛بیعتت را شکسته و بر پروردگار و جدّت خشم نموده و با تو جنگیدند... .»

6.مرثیه و مصیبت بعد از عاشورا

«وَ رَفَعَ عَلَی القَنَاةِ رَأسُکَ وَ سُبَی أهلُکَ کَالعَبیدِ وَ صُغُّدُوا فِی الحَدیدِ... »

«سرت بر بالای نیزه قرار داشت و خانواده ات همچون بندگان اسیر،در غل و زنجیر قرار گرفتند... .»

7.بازتاب این واقعه در اسلام

وقتی که«إذا ماتَ العالم ثُلم فِی الاسلام ثُلمة لا یسدها شیء»؛جهان،پس از شهادت امام حسین(ع)چگونه خواهد بود؟!

امام زمان(ع)،این ضایعۀ عُظمی را مساوی با کشتن اسلام بیان می فرماید:

«فَالوَیلُ لِلعُصَاةِ الفُسّاقِ لَقَد قَتَلُوا بِقَتلِکَ الإسلامَ وَعَطَّلُوا الصَّلاةَ وَالصِّیامَ... .»

«پس وای بر سرکشان گنه کار که کشتَنَت،اسلام را کشتند ونماز و روزه را بیهوده و مهمل گذاشتند... .»

ادامه نوشته

سوگوارۀ امام مهدی(ع)بخش دوم

۲ .دل دادگی حضرت مهدی(ع) به امام حسین(ع)

توفیق درک محضر امام حسین(ع)و یاری کردن او،از بزرگترین توفیقات الهی بود که نصیب برخی از خواص عصر امام حسین(ع)شد.

امام زمان(ع)نیز که عاشق جدِّ بزرگوار خود و مشتاق خدمت به او است،چنین می فرماید:

«اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و مقدّرات،مرا از یاری و نصرت تو در روز عاشورا بازداشت،اکنون،هر صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک،بر تو خون می گریم».

3.اوصاف،ویژگی ها وسیرت امام حسین(ع)

امام زمان(ع)در این زیارت، امام حسین(ع)را دارای اخلاق نیکو(رَضِیَّ الشَّیَم)،سوابق درخشان(عَظیمَ السَّوابِق)،حسب و نسب شریف و ارزشمند(شَریفَ النَّسبَ،مُنیفَ الحَسَب)و منقبت های فراوان(کَثیرَ المَناقِب)معرفی می کند.

در ادامه به بخشی از این فضائل اشاره می شود:

ادامه نوشته

سوگوارۀ امام مهدی(ع)بخش اول

این زیارت بوی دیگر می دهد                   بوی دلبر،پور کوثر می دهد

بوی مهدی،سرو هستی می دهد            بوی یاسین نای عرشی می دهد

بوی قائم،بوی امر و مقتدا                        اشک قائم،بر شهید کربلا

زیارت"ناحیۀ مقدسه"،سوگنامۀ تأثر انگیز و مرثیۀ سوزناک امام مهدی(ع) در رثای امام حسین(ع)است که عاشقان و شیفتگان اهل بیت(ع)در روز عاشورا و غیر عاشورا آن را زمزمه می کنند.1

امام زمان(ع)،زائر و مرثیه سرا و وارث حسین(ع)است؛کسی که زمان در تحت اختیار او و تمام لحظه ها درمقابل نگاه او است و همواره با نگاهی نافذ،جای جای دشت بلا و لحظه به لحظۀ حماسۀ عاشورا و سختی و تلخی واقعۀ طف را مشاهده،و سوز عطش و سوزش سیلی و تازیانه را بر پیکر عاشورائیان لمس می کند.

زیارت شونده هم،کسی است که نامش ربایندۀ دل،و صحن و سرایش،آتش افروز جان ها و حرمش،آرامگاه قلب و تماشاگه رازهاست.

در حقیقت،این زیارت،آموزه هایی از عشق،معرفت،عرفان،سوز،حماسه و توسل است.

این زیارت،در عین حالی که مرثیه است و به بیان عمق فاجعۀ کربلا می پردازد،

مسئولیت آفرین و حرکت ساز نیز می باشد و از این رو،بر سفیران هدایت عاشورایی شایسته و بایسته است که با عنایت بیشتری به این زیارت توجه کنند و جایگاه والای این زیارت را در مجالس حسینی متذکر شوند.

ادامه نوشته

حج در آیین یهود

بئرالحىّ»، چاه مقدس

فرقه ديگرى از يهود، منطقه اى را كه چاه مقدس قرار دارد تقديس مى كنند و به سوى آن حج مى گزارند. اين فرقه، عقيده دارند كه اينجا سرزمين جد اعلايشان اسحاق فرزند ابراهيم خليل(عليه السلام)است كه در آن شهر مى زيسته و بدرود حيات گفته است.

در تورات آمده است: پس از مرگ ابراهيم(عليه السلام) خداوند مقام نبوت را به پسرش استحاق داد و اسحاق در كنار «بئرالحىّ الرائى» اقامت گزيد(6) و نيز در تورات است كه اسحاق در حيات پدر با مردم اين سرزمين وصلت كرد و مادر وى ساره نام داشت. در خصوص ازدواج اسحاق با ساره، تورات داستانى را آورده كه اين مكان و آب چاه حىّ را در نگاه يهود قداست خاصى بخشيده است.

منطقه «چاه حىّ» در نزديكى شهر الخليل واقع است و الخليل در 44 كيلومترى بيت المقدس قرار دارد كه همان شهر «حبرون» قديم است و قبر ابراهيم خليل(عليه السلام) و همسرش ساره و اسحاق و يعقوب و «رفقه» همسر اسحاق در آن است و مسجد و معبد بزرگى اين قبرها را دربرگرفته است.

اين پنج تن جايگاه خاصى در نظر برخى يهوديان دارند و لذا قبرهايشان را تقديس نموده و به زيارتشان مى آيند و همچنين محلّى است براى آهنگ حج و وسيله تقرب به خدا و تقديم قربانى و نذورات و هدايا و خواندن دعا و گريه و زارى براى برآمدن حوائج و نعيم بهشت و تحصيل رضاى خداوند.

دكتر حسن ظاطا، در باره حجّ اين منطقه مى نويسد: چاه «حىّ رائى» در نزديكى الخليل است كه بسيارى از پارسايان يهود به حج آن مى آيند و تا به امروز ادامه دارد; زيرا در تورات آمده است:

«پس از مرگ ابراهيم، خداوند اسحاق را مشمول كرامت خود قرار داد و اسحاق در كنار چاه حىّ رائى اقامت گزيد و همانجا قبل از مرگ پدرش ابراهيم و مادرش ساره با رفقه ازدواج كرد».

ادامه نوشته

حج در آیین یهود

حج حضرت موسى (عليه السلام)

ضرورى و مناسب است كه بدانيم حضرت موسى(عليه السلام) چگونه حج مى كرد. پيش از آنكه به تحريف شريعت موسى(عليه السلام) به وسيله يهوديان بپردازيم.

هرگاه در اخبار و روايات و احاديث وارده از سنت شريفه تتبع كنيم، خواهيم ديد كه موساى كليم بر خلاف حج پيامبران سلف حج نكرده اند. آن پيامبر گرامى نيز به سوى بيت الله عتيق حج كرده و طواف نموده و تلبيه گفته، به گونه اى كه پدران و نياكانش كه پيام آوران حق و فرمانبرداران دستورات آسمانى بوده اند، حج كردند. اين مطلبى است كه روايات حج پيامبران بر آن تأكيد  می ورزد.

اكنون به چند مورد اشاره مى كنيم:

ابن عباس گويد: «در محضر پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله) بوديم، مسافت ميان مكه و مدينه را مى پيموديم كه به يك وادى رسيديم. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: نام اين وادى چيست؟ پاسخ دادند: «وادى ازرق» فرمود: گوئيا مى نگرم موسى(عليه السلام) را كه با گيسوان بلند در حالى كه انگشتان دستش را در گوش ها نهاده بود و تلبيه حج مى گفت،ازاينوادى مى گذشت و آهنگ حجّ مكه مكرمه و كعبه مشرفه را داشت.»

ادامه نوشته

حج در آیین یهود

مقدمه
ديانت يهودى، حج را به عنوان يك عبادت با آثار مادى و معنوى مى نگرد; همانگونه كه دين اسلام و ساير اديان توحيدى و غير توحيدى چنين نگرشى به حج دارند. ولى تفاوت در ماهيت اين عبادت و آداب و اعمال و شعائر و مكان و زمان آن است. هدف عمده مقاله اين است كه بگويد آنچه يهوديان به عنوان حج انجام مى دهند، موافق چيزى نيست كه پيامبرشان به عنوان شريعت آسمانى آورده و آن توجه خالصانه و صحيح به مكان مطلوب و زمان معين و مناسك واجب آن باشد.

ادامه نوشته