دو کشتی نجات در دعای ندبه

سپيده‌ي جمعه ، وقتي اشك و ضجه‌ي دلباختگان ،‌ با ندبه‌ي گره مي خورد و در آن هنگام در پرستوي سينه‌ها به سمت آشيانه‌هاي مهدويشان كوچ مي‌كنند ؛ طلوع آدينه كه سوز و درد ، راز و فرياد ، شكوه و بغض به هم مي‌پيوندند ، وقتي زمزمه‌ها در مي‌گيرد و وردها از جا مي خيزند ؛ پيش از سراغ جستن از مهدي عليه السلام هر عاشقي دنبال سيد الشهداء عليه السلام مي‌گردد . زبان‌هاي شوق و پلك‌هاي جستجو همنوا مي‌شوند :

 أين الحسن و أين الحسين ؟(1)

 به راستي سر اين بستگي آسماني و عاشقانه چيست ؟ كه ندبه خوان ابتدا از حسين عليه السلام مي پرسد و از او سوال مي‌كند و بعد به آن هدفي كه براي آن آمده ديده مي‌دوزد ؟

« كجاست حسن ؟ كجاست حسين ؟ كجايند فرزندان حسين ؟ صالحي از پس صالحي و صادقي از بي‌صادقي .... كجاست بقيه الله كه از عترت هدايتگر پيامبر بيرون نمي‌رود ؟»(2)

« أين بقيه الله » پس از « أين الحسين » و وقتي بداني اولين بازگشت كننده در عصر رجعت نور مشرقين – حسين بن علي عليه السلام - است و كسي كه امام عصر شهيد را غسل و كفن مي‌دهد و به خاك مي‌سپارد اوست ،(3) اين رمز و راز نهفته برايت آشكارتر مي‌شود همين طور كه از امام زمانت پي‌جويي مي‌كني و « أين » « أين » مي‌گويي ، يكباره مي‌پرسي : كجاست اويي كه تقاص خون انبياء و فرزندانشان را مي طلبد و بعد مي‌پرسي :

« أين الطالب بدم المقتول بكربلا»(4)

كجاست خونخواه شهيد كربلا ؟

خون مقتول كربلا خون يحياي نينوايي ما جوشان است تا خونخواه در رسد و تقاص آن را بطلبد، خوني كه پلك‌هاي اهل بيت عليهم السلام را زخمي كرد و اشك‌ها را به گونه‌هايشان جاري ساخت ، خون عزيزي كه در حضيض گودال غروب كرد و كرب و بلا چون تيرهاي بي‌شمار بر سرش باريد ، از آن زمين تا روزي كه شمشير خونخواه در غلاف باشد خون مي جوشد ، خوني كه از قلب رسول خدا صلي الله عليه و آله دويده است .

پی نوشتها :
(1) دعاي ندبه ، مفاتيح الجنان .
(2) همان .
(3) تاريخ طبري ، ج 6 ، ص 256 – لهوف سيد بن طاووس ، 122 - ارشاد شيخ مفيد ، 456.
(4) دعاي ندبه ، مفاتيح الجنان .

منبع:پایگاه جامع عاشورا

امام زمان(عج) مزد مخصوص خداوند به حضرت سید الشهداء(ع)

امام زمان(عج) مزد مخصوص خداوند به حضرت سید الشهداء(ع)

در روايات يكي از مزدهاي عاشورا مورد تأكيد بيشتري قرار گرفته و آن اين است كه خداوند متعال به امام حسين عليه السلام وجود مقدس امام زمان عليه السلام را عنايت فرموده است؛ كسي كه وقتي به كعبه تكيه مي‌زند،مي‌فرمايد اگر مي‌خواهيد همه‌ي انبياء و اولياء گذشته را ببينيد، بياييد مرا ببينيد. همه‌ي آن صفات كمال و جمال در اين وجود مقدس وجود دارد.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری در هفتمین شب از مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام، در مدرسه فیضیه قم سخنان خود را پیرامون آثار و برکات عاشورا بیان كرد.

گزارش این سخنان در ادامه آمده است:

جلوه جمال ربوبيت خداوند متعال در جمال بندگي سيد الشهداء (عليه السلام)

يكي از اعظم عباداتي كه در عالم اتفاق افتاده، عبادت سيد الشهداء در گودي قتلگاه است. عبادتي كه طريق قرب و بندگي همه‌ي عالم را رقم زده است. بدون ترديد عبادتي به اين زيبايي و استثنايي ممكن نيست جز در سايه‌ي ربوبيت و نصرت خداوند متعال. «ان تنصروا الله ينصركم» اين همان چيزي است كه سيد الشهداء در آخرين لحظات،ما را بدان توجه مي دهند؛ «الهي رضاً بقضائك تسليماً لامرك لا معبود سواك يا غياثاً المستغيثين». بدون اين استغاثه، امكان ندارد عبادتي خالص بي عيب و حتي بدون يك ترك اولي به انجام برسد و سيد الشهداء عليه السلام بتواند به عهد الهي آن‌گونه كه خداوند متعال مي‌خواهد وفا كند.

ادامه نوشته

عزاداری و انتظار(2)

آری، خودخواهی ما و ترك قيام برای خدا است كه ما را به روز سياه غيبت امام زمان(ع) و تنهايی و غربت حضرت كشانده و مستكبران را بر كشوهای اسلامی حاكم كرده است. همان‌طور كه خود آن حضرت فرمود:
اگر شيعيان نسبت به ما وفادار و هم‌دل بودند، ظهور ما به تأخير نمی‌افتاد(5).
راه چاره همان است كه امام خمينی(ره) فرمود، يعنی موعظه خدای جهان را بخوانيم و يگانه راه اصلاحی را كه پيشنهاد فرموده، بپذيريم و ترك نفع‌های شخصی كنيم و با منتقم اصلی حسين(ع) آشتی كنيم، و با وفاداری نسبت به او، برای رفع موانع ظهورش و نبرد با دشمنانش قيام لله كنيم و از اين حالت دنيازدگی و انفعال خارج شويم و با كنار گذاشتن نفع‌های شخصی و جيفه گنديده دنيا، برای ظهورش عملياتی شويم.(6) امام خمينی(ره) در جای ديگر می ‌فرمايند: نگوييد تنها هستيم،‌ تنهايی هم بايد قيام بكنيم، اجتماعی هم بايد قيام كنيم، بايد قيام كنيم، با هم بايد قيام كنيم، همه موظفيم به اينكه برای خدا قيام كنيم.
(7)
برای خدا قيام كنيد و از تنهايی و غربت نهراسيد.
(8)
در زيارت عاشورا پس از اعلام برائت از بنيان‌گذاران ظلم به اهل بيت(ع) و نيز كسانی كه آن‌ها را از مقامشان كنار زدند و همچنين كسانی كه مقدمات جنايات ظالمان را فراهم كردند. نسبت به پيروان و تابعين و دوستان آن‌ها نيز اعلام برائت می‌شود، يعنی از همه كسانی كه در طول تاريخ در مصيبت اعظم، به خصوص در غيبت امام زمان(ع) نقش داشته و كار آن‌ها به نحوی مانعی بر سر راه ظهور منجی بشريت بوده است. برای همين است كه بلافاصله خطاب به سيدالشهدا(ع) چنين عرض می‌كنيم:
ای اباعبدالله، من تا قيامت با كسانی كه با شما در سلم و صلح هستند در صلحم و با كسانی كه با شما در جنگ هستند، در جنگم.(9)

ادامه نوشته

عزاداری و انتظار(1)

موضوع زيارت قبور مطهر و مقدّس معصومين(ع) توسل به آن‌ها و سوگواری در ايّام شهادت‌شان، به ويژه در مورد حضرت مقدّس سيدالشهدا(ع)، از موضوعاتی است كه در فرهنگ اسلامی، جايگاه رفيعی دارد.

 از ناحيه ذات اقدس الهي در احاديث قدسی و نيز از سوی چهارده معصوم(ع) سفارش زيادی به عزاداری سيدالشهدا(ع) شده است، كه اين مطلب حاكی از نقش عظيم اين امر در احيای دين و زنده نگه داشتن آن است. به عبارت ديگر می توان چنين مجالسی را از مهم‌ترين وسايل صيانت از كيان دين و جامعه اسلامی و نيز بسط روح دين و دينداری دانست.

 متأسفانه عزاداری‌ها با همه اهميت و جايگاه مهمی كه در فرهنگ اسلامی دارند، در طول زمان دچار آفات، خطرات و انحرافاتی شده است كه نقش اين وسيله مهم را تا حدودی كم‌ رنگ كرده است.در اين مطلب، نويسنده می‌كوشد تا بعضی از شرايط ظاهری و باطنی عزاداری يك منتظر را ارائه نمايد. باشد كه مورد استفاده قرار گيرد. 

ادامه نوشته

غدیر انتظار

بزرگنمایی عکس

آغاز شیرینپس از شهادت امام عسکری (ع)، امام زمان (عج) به عنوان امام دوازدهم معرفی میشود. همه جا بحث درباره ی امام زمان (عج) است. روایتهای فراوانی از امامان پیشین و پیامبر اسلام (ص) نقل میکنند و او را چنین معرفی میکنند: «فرزند امام عسکری (عج) و هم نام پیامبر اسلام (ص) است.»

غدیر اینجاستذهنها پر از سوال است. پیامبر فرمود: «از میان شما میروم.» ایشان آخرین حج را به جا میآورد و بیم از آینده ی اسلام و حکومت اسلامی همه را به فکر فرو می برد. جانشین پیامبر چه کسی است؟ چه کسی این شایستگی را دارد؟ پیامبر سالها برای هدایت مردم تلاش کرده و پیام خدا را به گوش آنها رسانده. اکنون چه خبر مهمی است که جبرئیل، فرشته ی پیام آور خدا، در راه بازگشت از مکه، نزد پیامبر میآید. خبر بسیار مهم است. آری! پاسخ همه ی سوالها را برای مردم آورده. جبرئیل میگوید: «اگر پیامبر این خبر را به گوش مسلمانان نرساند، مثل این است که هیچ کاری را برای اسلام انجام نداده.» آن خبر مهم، جانشینی حضرت علی (ع) است.

شبیه این سوالها، پس از شهادت امام عسکری (ع) ذهنها را آشفته میکند. در این دوره شرایط سختتر بود. چون مردم امام را با چشم نمی بینند. پاسخ به این سوال در غدیر خم برای همه بسیار مبارک بود. آن روز را عیدالله الاکبر می نامند، یعنی روزی که خدا آن را عید قرار داده. روزی که امام زمان (عج) نیز معرفی میشود، مانند عید غدیر است. عیدی که پاسخ به همه ی شک و تردیدهایی میدهد که درباره ی ناجی جهان است.

مثل علی است!
علی (ع) 25 سال از پشت ابر به مردم نور میدهد. غیبت علی (ع) به خاطر جهل مردم است. برای این است که علی (ع) را نمی شناسند. مهدی (عج) نیز غیبت می کند، اما غیبت مهدی (عج) بسیار طولانی تر از علی (ع) است. با این تفاوت که غیبت مهدی (عج) به خاطر جهل مردم و نشناختن مهدی (عج) نیست. غیبت او برای این است که لیاقت حضور مهدی (عج) را ندارند. آنها مهدی (عج) را میشناسند، اما نمیتوانند حق او را ادا کنند و آماده نیستند. غیبت او به خاطر همه ی مردم جهان است.

ادامه نوشته

شوق دیدار یار

از برجسته‏ ترین و به یادماندنی ‏ترین ساعات روز عید فطر لحظاتی است که منتظران راستین ظهور حضرت ولی عصر عجل‌الله‌فرجه آرزوی دیدار آن حضرت را کرده و در فراقش با دلی مملو از امید اشک حسرت می‏ریزند.

 آنان به یاد سخن حضرت باقر علیه‌السلام می‏افتند که فرمود: «ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَیً وَ لا فِطرٍ اِلّا و هُوَ یُجَدِّدُ اللّهُ لآلِ مُحَمَّدٍ علیه‌السلام فِیهِ حُزناً قالَ قُلتُ وَ لِمَ ذلِک قالَ اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فی اَیدی غَیرِهِم؛ هیچ عید فطر و قربان نیست که با آمدن آن غم و اندوه آل محمدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله تجدید می‏شود راوی گفت: چرا در روز عید غمگین می‏شوند؟ امام فرمود: زیرا آنان حق خود را در دست دیگران می‏بینند و از اینکه افراد غیر شایسته بر جایگاه رهبری امت قرار دارد و امام راستین هنوز ظهور نکرده است که حکومت عادلانه و سایه پر از عدل و داد خود را بر مردم بگستراند، غمگین و ناراحتند.

به همین جهت یکی از رایج ترین اعمال این روز که اولیاء خدا و عارفان واصل به آن اهتمام خاص دارند زمزمه دعای ندبه در روز فطر است که دردمندانه و عاشقانه با امام زمان علیه‌السلام نجوا می‏کنند: «هل الیک یا بن احمد سبیلٌ فتلقی...متی ترانا و نراک و قد نشرت لواء النّصرتری...».

ادامه نوشته

ملكوت ليلة القدر

حمران از امام صادق"عليه السّلام"در مورد ملكوت ليلة القدر سؤال مى كند.

حضرت مى فرمايند : ليلة القدر فاطمه زهرا"سلام الله عليها"است. فاطمه زهرا"سلام الله عليها"درست مثل شب قدر كه در ميان شبهاى سال مجهول است،چه از نظر مقام روحى چه از نظر قبر مباركشان چه از نظر تاريخ شهادتشان مجهولة القدر است. بى بى شناخته نشده اند.

و ما ادراك ما ليلة القدر:ما ها چه مى فهميم فاطمه يعنى چه؟!

«سمّيت فاطمة لأنّ النّاس فطموا عن معرفتها» او را فاطمه ناميده اند،چون مخلوقات هيچكدام ظرفيت درك و شناخت فاطمه زهرا"سلام الله عليها"را ندارند . وجودى كه خداى متعال در سوره كوثر با لسان منّت به پيامبر اكرم مى فرمايد: كه ما به تو خير كثير داديم . كوثر داديم.

 نه مِن باب مخفى بودن،به ايشان ليلة القدر گفته شود.نه ليلة القدر مدار تمام ايّام سال است.همه چيز بر مدار اين شب مى گردد.

فاطمه زهرا"سلام الله عليها"عصاره خلقت است. همه چيز از يك جنبه بر مدار فاطمه زهرا"سلام الله عليها"مى گردد.بى علّت نيست در حديث كساء خداى متعال مى خواهد اهل بيت را معرفى كند مى فرمايد: « هُم فاطمة و  اَبوها و بعلُها و بَنوها» مدار معرفی حتّى پيامبر را فاطمه قرار مى دهد.

ادامه نوشته

امام زمان (علیه السلام) در کلمات و دعاهای امام سجاد (علیه السلام)

با قامت عصمت و حيا ميآيد
با بانك مناجات و دعا ميآيد
ميلاد عبادت است يعنى سجاد
از سوى خدا به سوى ما ميآيد

على بن الحسين ـ عليهما السلام ـ؛ مشهورترين لقبش «زين العابدين» و «سجاد» است. در پنجم شعبان سال 38 هـ ق در مدينه منوره ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش حسين بن على ـ عليهما السلام ـ مىباشد. و مادرش به نامهاى «شهر بانو»، «شاه زنان»، «شهر ناز»، «جهان بانويه» «خوله» و... خوانده شده است.[2] آن حضرت دوران كودكى را در مدينه سپرى كرد. حدود دو سال از خلافت جدّش ميرالمؤمنين على ـ عليه السلام ـ و ده سال دوران امامت عموى خويش امام حسن مجتبى ـ عليه السلام ـ را شاهد بود. بعد از شهادت امام مجتبى ـ عليه السلام ـ ده سال دوران امامت پدر را درك نمود. بعد از قيام عاشورا در سال 61 هـ ق كه امامت به او رسيد، با زمامداران زير معاصر بود: يزيد بن معاويه (سال 61 - 64)، عبدالله بن زبير (61 - 73)، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم (نه ماه از سال 65)، عبدالملك بن مروان (65 - 86) و وليد بن عبدالملك (86 - 96) و سرانجام در سال 94 يا 95 هجرى به شهادت رسيد.[3]

معصومان ـ عليهم السلام ـ هر يك الگوى تامّى براى بشريت بودند. با اين حال فرصتهاى زمانى و شرايط محيطى و مكانى، زمينه بروز برخى شيوهها و روشها را به آنها داد. پيامبر اكرم ـ صلى الله عليه و آله ـ در روش حكومت و اخلاق مردمى الگو قرار گرفت، و على ـ عليه السلام ـ شيوه اجراى عدالت و جهاد و صبر و بردبارى را به مردم آموخت و حسين بن على ـ عليهما السلام ـ مكتب جهاد و شهادت و تحمل اسارت را زينت بخشيد و حسن بن على ـ عليهما السلام ـ روش صلح با دشمن و تحمل زخم زبانهاى دوستان را به مردم ارائه كرد. و حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ نيز روش دعا و سخن گفتن با خدا و خواستن حاجت از او را به مردم تعليم نمود. و همين طور آموخت كه چگونه با دعا مىتوان مسائل مهم اعتقادى، سياسى، عاطفى، و روحى را بيان نمود.

آنچه پيش رو داريد، نگاهى است گذرا به برخى كلمات حضرت سجاد ـ عليه السلام ـ درباره حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ و اهّم دعاهايى كه آن حضرت درباره امام زمان ـ عليه السلام ـ ، انتظار آن حضرت، فرج او، دعا براى سلامتى و نصرت او و....فرموده است.


اى آن كه عزيز خاطر مايى تو
ما خسته عشقيم و مسيحايى تو
اى چشم و چراغ عارفان اى سجاد
بيمار نهاى طبيب دلهايى تو

نگاهى اجمالى به سخنان امام سجاد عليه السلام درباره امام زمان عليه السلام

امام سجاد علاوه بر دعاهايى كه درباره حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ دارد، كلمات و سخنان نغز و زيبايى نيز درباره مسائل مربوط به آن حضرت بيان نموده است كه به نمونه هايى اشاره مىشود:

ادامه نوشته

عباس علیه السلام در نگاه حضرت مهدی علیه السلام

مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) - قائم آل محمد (ص) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مى‏گوید:

«سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، هم درد بزرگ برادر كه جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنكه فدایى برادر بود و از او حفاظت كرد و براى رساندن آب به او كوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیكم بن طفیل طایى» را لعنت كند...» (1)

امام عصر - عجل الله تعالى فرجه - صفات والاى ریشه دار در عمویش، قمر بنى‏هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر مى‏شمارد و مى‏ستاید:

1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سخت‏ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا كه این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ گشت.

2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.

3- فدا كردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (ع).

4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.

5- كوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى كه نیروهاى ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطره‏اى آب به خاندان پیامبر (ص) شده ‏بودند.

پی نوشت:

1- المزار، محمد بن مشهدى، از بزرگان قرن ششم

--------------------------------------

منبع:

گزیده اى ازكتاب زندگانى حضرت ابوالفضل العباس (ع)، باقر شریف قریشى، مترجم، سید حسن اسلامى

ارتباط امام مهدى(ع) با امام حسين(ع)

از زمان خلقت آدم ابوالبشر تاكنون همواره دو جريان حقّ و باطل به موازات هم پيش‏رفته و كره خاك هيچ‏گاه از مصاف اين دو جريان خالى نبوده است. پيروان هر يك از حق‏مداران گذشته، همواره بسترسازان حق‏گرايان آينده بوده‏اند و حق گرايان آينده تداوم‏بخشان راه حق‏پرستان گذشته. وضعيت باطل‏پيشه‏گان و دورافتادگان از صراط مستقيم نيز بر همين منوال بوده است.

در اين ميان ارتباط حجتهاى الهى در تداوم‏بخشيدن به مسير صحيح هدايت و سعادت بشر بسيار عميق‏تر و محكم‏تر بوده است؛ چرا كه هر نبىّ و ولىّ الهى با در نظر گرفتن شرايط عصرى كه در آن به سر مى‏برد راه انبيا و اولياى الهى پيش از خود را تداوم مى‏بخشد. به عبارت ديگر همه انبيا و اولياى الهى چراغهاى نورانى هدايتند؛ منتهى هر كدام متناسب با شرايط زمانى و مكانى خود به نور افشانى مى‏پردازند.

در فرهنگ اسلامى ائمه اطهار (ع) به عنوان جانشينان پيامبر اسلام (ص) همگى نور واحدند و هدف مشتركى را دنبال مى‏كنند. وجود هر يك از آنان همانند يك مشعل روشن يا عَلَم سرافراز، مسير صحيح و كامل هدايت را به بندگان خدا نشان مى‏دهند و آنان را از گرفتار شدن به ضلالت و گمراهى باز مى‏دارند. با اين همه ارتباط و پيوستگى بعضى از آنها با همديگر از ويژگى و خصوصيتى برخوردار است كه از بررسى اين گونه از پيوندها مى‏توان با مراحل گوناگون چگونگى تداوم مبارزه حقّ و باطل و سرنوشت نهايى اين مبارزات و همينطور با بخشى از ريزه‏كاريهاى دقيق سنتهاى الهى و روند تحقق نهايى اهداف حياتبخش انبيا و اولياى الهى آشنا شد.

بدون ترديد پيوستگى و ارتباط امام حسين (ع) با آخرين حجت الهى حضرت بقية‏اللّه‏(ع) بسيار بارز و در خور تعمّق است؛ چرا كه با بررسى ابعاد مختلف پيوند اين دو حجّت الهى به‏خوبى چگونگى فراهم شدن بستر حاكميّت احكام و ارزشهاى الهى در سرتاسر عالم مشخص مى‏شود. اين نوشته در پى آن است كه برخى از پيوستگيهاى حضرت سيدالشهداء(ع) با موعود بزرگ جهانى حضرت مهدى (ع) را روشن سازد.

ادامه نوشته

بعثت و مهدویت و ارتباط میان آنها

به نظر می‌رسد دین اسلام از میان ادیان دیگر دارای سه مرحله اساسی، مرحله آغاز، مرحله کمال و مرحله پیروزی است. اولین مرحله با «بعثت» پیامبر اعظم(ص) شروع شد و در حدود 23سال طول کشید. مرحله دوم نیز با «ولایت» حضرت علی(ع) شروع شده و تا ظهور حضرت حجت(عج) ادامه می‌یابد. بالاخره مرحله سوم با «ظهور امام عصر» آغاز می‌شود و در دوران حکومت ایشان به پیروزی نهایی می‌رسد.

آیه اظهار

هوالذی أرسل رسوله بالهدی ودین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه ولو کره المشرکون؛[1]

او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها چیره و غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.

در آیه مذکور سه سؤال عمده است که باید پاسخ داده شود. سؤال نخست: مرجع ضمیر (هاء) در «لیظهره» به چه چیزی بر می‌گردد؟ به پیامبر یا به دین حق؟[2] سؤال دوم: چیرگی به چه معناست؟ آیا به معنای تسلط یافتن به وسیله حجت و برهان است یا به وسیله غلبه و پیروزی؟[3] سؤال سوم: این چیرگی به دست چه کسی و در چه زمانی تحقق می‌یابد؟ آیا توسط حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان یا به وسیله امام مهدی(ع) در آخرالزمان؟[4]

در پاسخ به سؤال نخست می‌گوییم: احتمال دوم (برگشت ضمیر به دین حق) به چندین وجه درست است.

وجه اول: ظهور و سیاق آیه دلالت دارد که ضمیر (هاء) به «دین حق» باز می‌گردد، زیرا در آیه قبل خداوند می‌فرماید: «مشرکان می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند.»[5] نوری که کفار و مشرکان می‌خواهند آن را خاموش کنند، جز اسلام و دین حق چیزدیگری نیست. مفسر بزرگ اهل‌سنت، محمدعلی الصابوری، نیز به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: «یطفئوا نورالله أراد به نور الاسلام... .[6] بنابراین، خداوند در آیه مورد بحث به آنها پاسخ می‌دهد که اسلام نه تنها از بین نمی‌رود، بلکه بر همه ادیان غالب می‌آید. خداوند به پیامبر و امت او مژده و بشارت می‌دهد که عاقبت، پیروزی و غلبه با آنهاست. پس به قرینه سیاق، اتمام نور یعنی چیرگی اسلام و همین غلبه و چیرگی باعث می‌شود که مشرکان خشمگین باشند.

ادامه نوشته

مظلوميت‌ حضرت‌ زهرا(س) و حضرت‌ مهدي(عج)

الف) ستم‌ ديدگي‌ حضرت‌ زهرا(س):
در زيارت‌ آن‌ حضرت‌ مي‌خوانيم: «السلام‌ عليك‌ ا‌يتها المعصومه` المظلومه`1؛ سلام‌ بر تو اي‌ پاك‌ ستمديده».
و « اللهم‌ صل... و صلّ علي‌ البتول....المظلومه` المقهوره`».2
امير مؤ‌منان‌ علي(ع) در ترسيم‌ مظلوميّت‌ همسرش‌ مي‌فرمايد:
اِن فاطمه` بنت‌ رسول‌ الله(ص) لم‌ تزل‌ مظلومه`، من‌ حقها ممنوعه`....3
فاطمه، دختر پيامبر خدا(ص)، همواره‌ ستم‌ ديده‌ بوده‌ و از حق‌ خود محروم‌ شد.
ب) او(عج) ستمديده‌ است:
امير مؤ‌منان‌ علي(ع) در ترسيم‌ مظلوميت‌ و غربت‌ فرزندش‌ مهدي(عج) مي‌فرمايد: «صاحب‌ هذا الا‌مر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد؛ صاحب‌ اين‌ امر، همان‌ رانده‌ شدهِ‌ دور شده‌ يگانه‌ و تنها است4».
در حديث‌ ديگري‌ حضرت‌ علي(ع) تصريح‌ مي‌كند به‌ اين‌ كه‌ او غريب‌ است:
سيأ‌تي‌ الله‌ بقوم‌ يُحِبّهُم‌ و يُحِبّونَهُ و يَملِكُ مَن‌ هو بينهم‌ غريب....5

خداوند، گروهي‌ را مي‌آورد كه‌ آنان‌ را دوست‌ دارد و آنان‌ نيز او را دوست‌ مي‌دارند و كسي‌ كه‌ در ميان‌ آنان‌ غريب‌ است، بر آنان‌ حكومت‌ مي‌كند.
امام‌ كاظم(ع) مي‌فرمايد: « هو الطريد الوحيد الغريب؛ او، همان‌ رانده‌ شدهِ‌ يكه‌ و تنهاي‌ غريب‌ است »6.
حضرت، به‌ حدّي‌ مظلوم‌ است‌ كه‌ امام‌ باقر(ع) مي‌فرمايد: «اگر او را مي‌شناختند، او را تكه‌تكه‌ مي‌كردند»7

ادامه نوشته

"مهدویت"یک فلسفه بزرگ جهانی

 

كوشش كنيد فكر خودتان را در مسئله حضرت حجت با آنچه كه در متن اسلام‏ آمده تطبيق بدهيد . غالب ما اين را به صورت يك آرزوی كودكانه يك آدمی‏ كه دچار عقده و انتقام است در آورده‏ايم . گوئی حضرت حجت فقط انتظار دارند كه كی خداوند تبارك و تعالی به ايشان اجازه بدهند كه مثلا بيايند ما مردم ايران راغرق در سعادت بكنند يا شيعه را غرق در سعادت بكنند ، آن هم شيعه‏ای كه ما هستيم كه شيعه نيستيم . نه ، اين يك فلسفه بزرگ‏ جهانی است ، چون اسلام يك دين جهانی است ، چون تشيع به معنی واقعی‏اش‏ يك امر جهانی است . اين را ما بايد به صورت يك فلسفه بزرگ جهانی‏ تلقی بكنيم .

 وقتی قرآن می‏گويد : « و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادی الصالحون »( 1 ) صحبت از زمين است ، نه صحبت از اين منطقه و آن منطقه و اين قوم و آن نژاد . اولا اميدواری به آينده است‏ كه دنيا در آينده نابود نمی‏شود . مكرر گفته‏ام كه امروز اين فكر در دنيای‏ اروپا پيدا شده كه بشر در تمدن خودش به مرحله‏ای رسيده كه با گوری كه‏ خودش به دست خودش كنده است يك گام بيشتر فاصله ندارد . طبق اصول‏  ظاهری نيز همين طور است ولی اصول دين ومذهب به ما می‏گويد : زندگی‏ سعادتمندانه بشر آن است كه در آينده است ، اين كه اكنون هست موقت‏ است . دوم : آن دوره ، دوره عقل و عدالت است .

ادامه نوشته

دختر رسول خدا علیهاالسلام الگوی امام زمان(عج)

حضرت فاطمه (س)از دیدگاه قرآن


هر چند عمر کوتاهی داشت اما در همین عمر کوتاه به گونه ای زیست که زندگیش سراسر سرمشق شد؛ سرمشق برای یک عمر زندگی عارفانه و عاشقانه، زندگی مملو از نورانیت و صمیمیت، و زندگی سرشار از موفقیت و زندگی با احساس مسئولیت کردن به آنچه در پیرامونش می گذشت.


گمان نشود چون زن است تنها الگوی زنان است و مردان نمی توانند از او الگوبرداری کنند.

چون حضرت در انسانیت با همه انسانها مشترک است پس می تواند الگوی همگان باشد چه مرد و چه زن. اگر حضرت فاطمه سلام الله علیها تنها الگویی برای زنان بود دیگر چه جای این کلام حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود که فرموده باشند:

عَنِ الشَّیْخِ الْمُوَثَّقِ أَبِی عُمَرَ الْعَامِرِیِّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ... وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة.1 در توقیعی و نامه ای که از سوی امام عصر علیه السلام به واسطه یکی از نواب خاص حضرت در زمان غیبت صغری صادر شد آمده بود: دختر رسول خدا برای من الگویی نیکوست.

بنابراین دختر رسول خدا برای همگان الگوست. یکی از علمای معاصر در این باره می نویسد: «ایشان نه تنها الگویی برای زنان بلکه الگویی برای مردان نیز می باشد و چه بسا که در مرحله اول الگویی برای مردان و در مرحله دوم الگویی برای زنان باشد. دلیل آن این است که خداوند نور واحدی بیافرید و سپس آن را سه قسمت کرد، قسمت اول نور پیامبر مکرم اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و قسمت دوم نور مولای متقیان علی علیه السلام و ائمه هدی از فرزندانش و قسمت سوم نور فاطمه زهرا علیها السلام بود که خداوند آسمانها و زمین را با آن خلق کرد... پس نمی توان آن حضرت را فقط الگویی برای بانوان به شمار آورد زیرا ایشان بخشی از نور الهی می باشد و زن و مرد باید به طور مساوی از خلق و خو و سیره آن حضرت الگو برداری کنند.» 2

از آنچه گذشت روشن شد که الگوپذیری از اول بانوی هستی، بخشی مختص به بانوان مؤمن است و بخشی برای عموم انسانهای خداجو است چه مرد و چه زن. در هر یک از این دو بخش نیز برخی رفتار فردی است و برخی رفتار اجتماعی است. در قسم اول به ما می آموزند که چگونه یک انسان کامل باشیم و در قسم دوم در جامعه چگونه حضور داشته باشیم و وظایف ما نسبت به جامعه چیست؟

حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: ای ابا الحسن من از پروردگار خود حیاء می کنم چیزی را از تو درخواست نمایم که تو بر آن توان و قدرت نداری. زنان دنیای معاصر باید از اینگونه جلوه های ایثار درس زندگی بگیرند و با ساده زیستی و مراقبت از خویشتن و دوری از آرزوی های زودگذر زندگی زناشویی را رنگی جاودانه زنند.

سیدروح الله علوی،بخش عترت و سیره تبیان

1. بحارالأنوار، ج 53 ،ص 178 ( باب ما خرج من توقیعاته) و الإحتجاج‏،ج2 ص  466

2.فاطمه زهرا علیها سلام تجلیگاه رسالت الهی، محمد تقی مدرسی، مترجم قزوینی حائری،ص 31و 32

وداع امام زمان(عج)با پدر

                       

                 چونکه گل رفت و گلستان شد خراب

                                                                   بوی گل را از کِه جوئیم از گلاب

گلی که عطر وجودش از مدینه تا سامرا و از آن عصر تا زمان حاضر را عطر آگین ساخته است.او که نامش،رمز زیبایی و نیکویی و ذکرش الهام بخش دلهاست.امام حسن عسگری(ع)است،او گوهری درخشان در عمق تاریخ است که در کوچه پس کوچه غربت آلودِ ولایت،نور افشانی می کند.

گل وجودش در بوستان رسالت و امامت شکُفت و از چشمه سار حکمت های لدّنی سیراب گَشت و با تربیت های ملکوتی به ثمر نشست.

مدت امامت آن حضرت حدود شش سال بیشتر نبود که این مدت کوتاه با حکومت 3خلیفۀ جابر عباسی به نام های معتز،مهتدی و معتمد هم زمان بود.

«معتمد» خلیفۀ عباسی از محبوبیت و جایگاه اجتماعی امام عسگری(ع)کاملاً ناراحت و نگران بود و هنگامی که دانست با وجود همۀ محدودیت هایی که نسبت به امام روا داشته نه تنها از پایگاه مردمی آن حضرت نکاسته،بلکه بیش از پیش محبوب دلها گردیده،بر نگرانی و وحشت خلیفه افزوده شد و سر انجام در صدد قتل آن حضرت بر آمد و به شکل مرموزانه و مخفیانه،طبق نقل مشهور1،در اول ماه ربیع الاول(260ه)حضرت را به وسیله زهر مسموم ساخت،امام(ع)همین که آن زهر را خورد،تمام بدن شریفش مسموم گشت و در بستر بیماری قرار گرفت و به درد شدیدی دچار گردید،و در روز جمعه8ربیع الاول(260ه)در سن 28 سالگی آن گل نازنین پرپر گشت و در سوگ غمش نه تنها یادگار خود حضرت بقیة الله الاعظم(عج)بلکه تمام شهر سامرا و جهان تشیع را یکپارچه در طوفان فراغ غم خود گذاشت و اشک یتیمی را بر دامن یگانه فرزندش و همۀ محبان کویش جاری ساخت.

تمام ادارات دولتی شهر تعطیل شد،مردم به احترام امام بازارها رابستند و در شهر مشغول عزاداری شدند،گویی شهر «سامرا»به صحرای قیامت تبدیل شده بود2.  

«عثمان بن سعید عَمری»متصدی امر غسل،کفن و دفن حضرت شد3.

این سخن با اعتقاد شیعه به اینکه امام را باید امام بعدی غسل دهد،کفن کند و نماز بخواند،منافاتی ندارد،زیرا:

اولاً:این امر مربوط به حالت عادی است،نه در شرایط سخت مورد تقیه.

ثانیاً:«عثمان بن سعید عَمری»به نیابت از حضرت ولی عصر(عج)عهده دار تجهیز پیکر مطهر امام عسگری(ع)شد.

ثالثاً:ممکن است در همین شرایط بصورت مخفی حضرت مهدی(عج)به این امر مبادرت نموده باشد،لکن به جهت شرایط خفقان و تقیه به ظاهر«عثمان بن سعید عَمری»تصدی این امر را به عهده گرفته باشد.

ادامه نوشته