سپيده‌ي جمعه ، وقتي اشك و ضجه‌ي دلباختگان ،‌ با ندبه‌ي گره مي خورد و در آن هنگام در پرستوي سينه‌ها به سمت آشيانه‌هاي مهدويشان كوچ مي‌كنند ؛ طلوع آدينه كه سوز و درد ، راز و فرياد ، شكوه و بغض به هم مي‌پيوندند ، وقتي زمزمه‌ها در مي‌گيرد و وردها از جا مي خيزند ؛ پيش از سراغ جستن از مهدي عليه السلام هر عاشقي دنبال سيد الشهداء عليه السلام مي‌گردد . زبان‌هاي شوق و پلك‌هاي جستجو همنوا مي‌شوند :

 أين الحسن و أين الحسين ؟(1)

 به راستي سر اين بستگي آسماني و عاشقانه چيست ؟ كه ندبه خوان ابتدا از حسين عليه السلام مي پرسد و از او سوال مي‌كند و بعد به آن هدفي كه براي آن آمده ديده مي‌دوزد ؟

« كجاست حسن ؟ كجاست حسين ؟ كجايند فرزندان حسين ؟ صالحي از پس صالحي و صادقي از بي‌صادقي .... كجاست بقيه الله كه از عترت هدايتگر پيامبر بيرون نمي‌رود ؟»(2)

« أين بقيه الله » پس از « أين الحسين » و وقتي بداني اولين بازگشت كننده در عصر رجعت نور مشرقين – حسين بن علي عليه السلام - است و كسي كه امام عصر شهيد را غسل و كفن مي‌دهد و به خاك مي‌سپارد اوست ،(3) اين رمز و راز نهفته برايت آشكارتر مي‌شود همين طور كه از امام زمانت پي‌جويي مي‌كني و « أين » « أين » مي‌گويي ، يكباره مي‌پرسي : كجاست اويي كه تقاص خون انبياء و فرزندانشان را مي طلبد و بعد مي‌پرسي :

« أين الطالب بدم المقتول بكربلا»(4)

كجاست خونخواه شهيد كربلا ؟

خون مقتول كربلا خون يحياي نينوايي ما جوشان است تا خونخواه در رسد و تقاص آن را بطلبد، خوني كه پلك‌هاي اهل بيت عليهم السلام را زخمي كرد و اشك‌ها را به گونه‌هايشان جاري ساخت ، خون عزيزي كه در حضيض گودال غروب كرد و كرب و بلا چون تيرهاي بي‌شمار بر سرش باريد ، از آن زمين تا روزي كه شمشير خونخواه در غلاف باشد خون مي جوشد ، خوني كه از قلب رسول خدا صلي الله عليه و آله دويده است .

پی نوشتها :
(1) دعاي ندبه ، مفاتيح الجنان .
(2) همان .
(3) تاريخ طبري ، ج 6 ، ص 256 – لهوف سيد بن طاووس ، 122 - ارشاد شيخ مفيد ، 456.
(4) دعاي ندبه ، مفاتيح الجنان .

منبع:پایگاه جامع عاشورا