الف)فعالیت های اجتماعی

«أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکاةَ وَ أمَرتَ بالمَعروفِ وَ نَهَیتَ عَن المُنکَرِ وَ العُدوان....»

«ای حسین! گواهی می دهم که تو نماز را برپا داشته و زکات را پرداخته ای؛به نیکی ها امر کرده ای و از منکرات و دشمنی ها،نهی کرده ای... .»

ب)مطیع بودن

امام زمان(ع)،در این قسمت به زائر می آموزد که:باید مطیع مولای خود باشد:

«وَ کُنتَ لِلِهِ طائِعاً وَ لِجَدِّکَ مُحَمَّدٍ(ص)تابِعاً وَ لِقَولِ أبیکَ سامعاً وَصِیَّةِ أخیک مُسارِعاً»؛

«شما همواره نسبت به خدا،فرمانبردار،نسبت به جدت محمد(ص)،پیرو و نسبت به فرمودۀ پدرت،مطیع و شنوا بودی و وصیت و سفارش برادر را به انجام رساندی».

ج)در خدمت مردم و اسلام

«کُنتَ رَبیعَ الأیتامِ وَ عِصمَةَ الأنامِ وَ عِزَّ الإسلامِ وَ مَعدِنَ الأحکام،... .»

«تو بهار یتیمان،ملجأ و پناهگاه مردم،عزت اسلام،کانون احکام،... .»

د)عبودیت

«کُنتَ لِلرَّسُولِ وَلَداً وَ لِلقُرآنِ سَنَداً وَ لِلاُمَّةِ عَضُداً وَ فِی الطّاعَةِ مُجتَهِِداً حافِظاً لِلعَهدِ و المیثاقِ... .»

«ای حسین!تو برای رسول خدا،فرزند،برای قرآن،سند و برای امت،بازوی پر توان بودی. در اطاعت خدا،تلاش گر و نسبت به عهد و پیمان،حافظ و مراقب بودی... .»

امام زمان(ع) در این عبارت جامع،جد بزرگوار خود، امام حسین(ع) را با ده عنوان وصف کرده است که به نحو مستقیم یا غیر مستقیم،عبودیت حضرتش را بازگو می کند:

*امام حسین(ع)فرزند رسول خدا(ص)است.

*او سند و پشتوانۀ قرآن(یعنی روح قرآن)است.

*امامت،قوام اسلام است و امام حسین(ع)،بازوی پر توان امت و دین اسلام،در همۀ اعصار می باشد.

*در راه اطاعت پروردگار،سخت کوش و تلاش گر بود.

*با خدا و خلق او در عهد و پیمان،استوار و باوفا بود.

*از راه و روش فاسقان روی گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمی شود.

*آه امام حسین(ع)دردمندانه بود؛مانند کسی که بار سنگینی از غصه در دل دارد و درد سینه اش جراحتی التیام ناپذیر است.

*آن حضرت رکوع و سجده های طولانی داشت.

*نسبت به دنیا زاهد و بی علاقه بود.

*در حالی که نظر دیگران به دنیا،نظر عاشقانه و دل پسندانه است،نظر آن حضرت به دنیا،مانند انسان وحشت زده بود.

4.طرح نهضت و زمینۀ قیام

هر واقعه و انقلابی که در جهان به وقوع می پیوندد،نتیجۀ علل و عواملی است که در به وجود آمدن آن،نقش بسزایی داشته اند.پیدایش پدیدۀ عاشورا نیز مرهون علل و عواملی است که رهبر این قیام،امام حسین(ع)این علل را بازگو فرموده؛که فساد دستگاه خلافت و رهبری،ظهور بدعت ها،انحطاط اخلاقی و خطر بازگشت به جاهلیت،بی عدالتی و گسترش ظلم و منکرات و1...از آن جمله، محسوب می شود.

امام زمان(ع)در این خصوص،خطاب به جد بزرگوارش می فرماید:

«حَتی إذَا الجَورُ مَدَّ باعَهُ و أسفَرَ الظُّلمُ قِناعَهُ وَ دَعَا الغَیُّ أتباعَهُ وَ أنتَ فِی حَرَمِ جَدِّکَ قاطِنٌ وَ لِلظّالِمینَ مُبایِنٌ جَلیسَ البَیتِ مَ المِحرابِ مُعتَزِلٌ عَن اللَّذَّاتِ وَ الاحبابِ تُنکِرُ المُنکَرَ بِقلبِکَ وَ لِسانِکَ عَلی حَسَبِ طاقَتِکَ... .»

«تا آنگه که ظلم و بیداد،دست از آستین بیرون آورد و با سلاح به میدان آمد و گمراهان،در ضلالت خود غرق شدند؛در حالی که تو در حرم جدت ساکن،و از ستمگران دوری گزیده بودی،در خانه و محراب به سر می بردی و از امیال و شهوات بر کنار و با قلب و زبان و به مقدار توان،از منکرات،نهی می کردی... .»


1.ر.ک:مقتل الحسین،صص39،139،183؛بحارالانوار،ج44،ص377.