هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم ؟

من اگر اینهمه بیدار نباشم چه کنم ؟

***

گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است
خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم ؟

 ***

عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند
من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم ؟

 ***

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم ؟
راستی ، اینهمه بیمار نباشم چه کنم ؟

 ***

چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر
عاشق روی تو یکبار نباشم چه کنم ؟

***

ابرویت تیغ مصری است که جان میطلبد
به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم ؟

***

خواستم نام مرا هم بنویسند همین
سر بازار خریدار نباشم چه کنم ؟

***

من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا
فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم ؟

علی اکبر لطیفیان