ترنم دل


مولای من!

پای من گرچه در بند زمین است،اما دلم در هوای توست.

از ورای زمان و مکان تو را می جویم،هر چند که تو با منی،مانند حضور نور،هوا،آب؛

اما خوشا روزی که هلال رخسار تو بدر کامل گردد.زمین اگر چه گرد خورشید می چرخد،اما روح آن را مداری است که گرد تو می گردد.

مولای من!

هر مظلومی که در زیر چکمۀ ستمکاری جان می سپارد؛نام تو بر لب دارد و تنها تویی که فریاد رسی و بس؛هر جا حق و عدالت در معرض تجاوز و ستم قرار گرفت.من ردای مقاومت بر تن نموده و بر پیشانی بندِ، اندیشه ام"یا مهدی"را حک می کردم.

ای ناب ترین اندیشه راهنمای من به سوی کمال!

ای رهانندۀ من از بندهای اسارت زمان!

ای مدافع راستین تمامی حقوق من!

و ای فریاد رس مظلومان بر خون نشسته!

من در اندیشه توأم!

موعود،سال چهارم،ص54با تلخیص.

آخرين تير تركش استعمار در ايران:بخش دوم

زمينه‌هاي اجتماعي

براي بررسي زمينه‌هاي اجتماعي جنبش بهائيت در ايران، به طور معمول دامنه بحث را از شيخيه آغاز مي‌كنند؛ زيرا نخستين گسست اساسي از مكتب تشيع كه بستر ظهور بابيت و سپس بهائيت را به وجود آورد، شكل‌گيري اين فرقه بود. در دوران قاجار شكاف ميان دولت و ملت مهم‌ترين زمينه ايجاد اختلاف‌هاي اجتماعي را فراهم آورد كه البته نقش دولت‌هاي خارجي در آن بي‌تأثير نبود. سرخوردگي ملت از استبداد داخلي و استعمار خارجي و بازي شوم قدرتمندان سياسي جهان آن روزگار با دولتمردان ايران زمينه‌اي را فراهم كرد تا پيروي از مدعيان ارتباط با منجي عالم بشريت، آسان شود.

دوران فتحعلي شاه مقارن با ظهور شيخيه و دوران محمدشاه مقارن با فتنه بابيه است كه پس از روي كار آمدن ناصرالدين شاه با تمهيدات وزير لايقي چون اميركبير سركوب شد. در عصر سلطنت محمدشاه با اوج‌گيري استبداد شاهي فاصله ميان دولت و ملت افزايش يافت. وي نخستين پادشاه در دوره قاجار بود كه با حمايت مستقيم سفارتخانه‌هاي روس و انگليس در تهران بر تخت سلطنت نشست. در چنين اوضاعي، فرقه‌هاي شيخي‌گري، بابي‌گري و سپس بهايي‌گري در ايران شكل گرفت اما به دليل اين كه پيروان اين فرقه‌ها در داخل طرد شدند و زمينه مساعدي براي رشد و توسعه خود نيافتند، بهائيت در خارج از مرزها و در دامان بيگانگان رشد يافت.

ادامه نوشته

هر هفته یک کتاب

این هفته کتابی پیرامون موعود در ادیان مختلف ابراهیمی و غیر ابراهیمی به شما مهدی یاوران عزیز معرفی می کنم.

با عنوان:منجی در ادیان

پژوهشی نو در اندیشه نجات بخشی ادیان

نوشته:روح الله شاکری زواردهی

ناشر:بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)

در این کتاب می خوانیم:بخش اول:ادیان ابراهیمی.

فصل اول:یهود،ماشیح .زمینۀ پیدایش ماشیح در یهود،ویژگی های ماشیح

فصل دوم:مسیحیت و رجعت مجدد مسیح.مسیحا در عهد جدید،ویژگی های موعود مسیحی.

فصل سوم:اسلام و امام مهدی(عج).اوصاف و ویژگی های فردی امام مهدی(عج)،جایگاه نجات در اسلام.

بخش دوم:ادیان غیر ابراهیمی

فصل اول:زرتشت،سوشیانت.فصل دوم:هندو،کلکی-کلکین.فصل سوم:بودا،میتریه

فصل چهارم:موعودهای ادیان دیگر.

 خواندن این کتاب را به شما منتظران موعود(عج) توصیه می کنم.

ربیع الانام

«السلام علیک یا میثاق الله الَّذی اخذَهُ وَ وَکَّده1»

«سلام بر تو ای پیمان الهی که وفای به آن را خداوند از مردم گرفته و آن را استوار و محکم گردانده است».

نهم ربیع الاول،عید امامت و ولایت و روز شادمانی شیعه است.

نهم ربیع الاول،در امتداد غدیر و به تعبیری والاتر خود،غدیری دیگر است.

نهم ربیع الاول،روز امامت،روز انتظار،روز ولایت،روز بیعت و پیمان دوباره با امام زمان(عج)است.

نهم ربیع الاول،روز تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهان و روز نوید دهندۀشکست و زبونی نمرودیان و فراعنه تاریخ است،روزی است که پیام رسان بهار،ظهوری را نوید می دهد که گلهای بهار زندگی همچون عدل،قسط،حجت،عشق،صفا،صمیمیت،گذشت و ایثار،صبر و مقاومت در آن می شکفد.

بیاییم همه با هم این روز بزرگ را گرامی بداریم و با بیعتی دوباره با امام خویش- ارادت و تعهد و میثاق و التزام عملی خویش را به او اعلام نماییم.

به راستی نهم ربیع!اقیانوسی از باور و بصیرت است،در کویر حیرت و ضلالت تا کام جانهای عطشان از آن سیراب گردد.

نهم ربیع،یک کتاب مبین است.

نهم ربیع،مدرکی برای تداوم خط«غدیر»در جلوۀ خورشید پس ابر است.

نهم ربیع،برای تشنگان چشمۀ زلال هدایت است،و برای ره گم کردگان،صراطی است که به سنت پیامبر(ص)منتهی می گردد.

نهم ربیع،عید امامت و ولایت است.

نهم ربیع،یاد آور اکمال دین و اتمام نعمت است.

نهم ربیع،برنامه ای الهی برای استمرار غدیر در آیینۀ«امامت»است.

ادامه نوشته

وداع امام زمان(عج)با پدر

                       

                 چونکه گل رفت و گلستان شد خراب

                                                                   بوی گل را از کِه جوئیم از گلاب

گلی که عطر وجودش از مدینه تا سامرا و از آن عصر تا زمان حاضر را عطر آگین ساخته است.او که نامش،رمز زیبایی و نیکویی و ذکرش الهام بخش دلهاست.امام حسن عسگری(ع)است،او گوهری درخشان در عمق تاریخ است که در کوچه پس کوچه غربت آلودِ ولایت،نور افشانی می کند.

گل وجودش در بوستان رسالت و امامت شکُفت و از چشمه سار حکمت های لدّنی سیراب گَشت و با تربیت های ملکوتی به ثمر نشست.

مدت امامت آن حضرت حدود شش سال بیشتر نبود که این مدت کوتاه با حکومت 3خلیفۀ جابر عباسی به نام های معتز،مهتدی و معتمد هم زمان بود.

«معتمد» خلیفۀ عباسی از محبوبیت و جایگاه اجتماعی امام عسگری(ع)کاملاً ناراحت و نگران بود و هنگامی که دانست با وجود همۀ محدودیت هایی که نسبت به امام روا داشته نه تنها از پایگاه مردمی آن حضرت نکاسته،بلکه بیش از پیش محبوب دلها گردیده،بر نگرانی و وحشت خلیفه افزوده شد و سر انجام در صدد قتل آن حضرت بر آمد و به شکل مرموزانه و مخفیانه،طبق نقل مشهور1،در اول ماه ربیع الاول(260ه)حضرت را به وسیله زهر مسموم ساخت،امام(ع)همین که آن زهر را خورد،تمام بدن شریفش مسموم گشت و در بستر بیماری قرار گرفت و به درد شدیدی دچار گردید،و در روز جمعه8ربیع الاول(260ه)در سن 28 سالگی آن گل نازنین پرپر گشت و در سوگ غمش نه تنها یادگار خود حضرت بقیة الله الاعظم(عج)بلکه تمام شهر سامرا و جهان تشیع را یکپارچه در طوفان فراغ غم خود گذاشت و اشک یتیمی را بر دامن یگانه فرزندش و همۀ محبان کویش جاری ساخت.

تمام ادارات دولتی شهر تعطیل شد،مردم به احترام امام بازارها رابستند و در شهر مشغول عزاداری شدند،گویی شهر «سامرا»به صحرای قیامت تبدیل شده بود2.  

«عثمان بن سعید عَمری»متصدی امر غسل،کفن و دفن حضرت شد3.

این سخن با اعتقاد شیعه به اینکه امام را باید امام بعدی غسل دهد،کفن کند و نماز بخواند،منافاتی ندارد،زیرا:

اولاً:این امر مربوط به حالت عادی است،نه در شرایط سخت مورد تقیه.

ثانیاً:«عثمان بن سعید عَمری»به نیابت از حضرت ولی عصر(عج)عهده دار تجهیز پیکر مطهر امام عسگری(ع)شد.

ثالثاً:ممکن است در همین شرایط بصورت مخفی حضرت مهدی(عج)به این امر مبادرت نموده باشد،لکن به جهت شرایط خفقان و تقیه به ظاهر«عثمان بن سعید عَمری»تصدی این امر را به عهده گرفته باشد.

ادامه نوشته

سلام آسمان

 نگاهم که به آسمان گره می خورد،به یاد تو می افتم،دلم لبریز می شود از انتظار،از انتظاری که معنای دیدار تو را در دلم لب ریز می کند.دلم پَر می کشد تا تو را در حلقه های دعای تو بیابم.

کجاست آن لحظه ای که مرا با ضرب آهنگ نگاه تو آشناکند و مرا از این در به دری نجات دهد؟

کجاست آن آسمانی که تو را در نگاهش قاب بگیرد ودعاهای تو را بشنود و کجاست شاه راهی که مرا از زمین به آسمان متصل کند و دستان مرا بگیرد و مرا به اوج برساند؟

کجاست آن حلقه های دعا که دعای مرا به آسمان معرفی کند؟

علی محمد محمدی

اوصاف المهدی

19."جابر"

به معنای درست کننده و ترمیم کننده و شکسته بند است.16

این لقب از خصایص حضرت امام زمان(ع)است که فرج اعظم و گشایش همه کارها و جبران همه دل های شکسته و خرسندی همه قلوب پژمرده به وجود مقدس"او"است.17


16.عبقری الحسان.                           17.نجم الثاقب،ج1،ص99.

بررسی یک جریان هالیوودی؛ امریکا علیه امریکا

من می‌خواهم به یک جریان اجتماعی در سینمای امریکا اشاره کنم که اسمش را می‌توان گذاشت «امریکا علیه امریکا»، و هر وقت در سینمای امریکا مطرح شده، عده‌ای را به تعجب واداشته که چگونه مناسبات سیاسی و امنیتی یک کشور در سینمای همان کشور این‌طور بی‌پروا نقد می‌شود. آیا در سینمای امریکا خط قرمز وجود ندارد؟ آیا این مدلی است که به مخالفین تا حدی اجازه‌ی مخالفت می‌دهد؟


آواتار، پرفروش‌ترین محصول سال 2009 میلادی را باید ادامه‌ی یک جریان سینمایی در امریکا بدانیم. اما ادامه‌ی کدام موج سینمایی و جریان اجتماعی؟ آواتار، جز یک فیلم علمی- خیالی، در ساحت محتوایی چیست و در لایه‌های عمیق‌ترش چه پیام‌هایی نهفته؟ من می‌خواهم به یک جریان اجتماعی در سینمای امریکا اشاره کنم که اسمش را می‌توان گذاشت «امریکا علیه امریکا»، و هر وقت در سینمای امریکا مطرح شده، عده‌ای را به تعجب واداشته که چگونه مناسبات سیاسی و امنیتی یک کشور در سینمای همان کشور این‌طور بی‌پروا نقد می‌شود. آیا در سینمای امریکا خط قرمز وجود ندارد؟ آیا این مدلی است که به مخالفین تا حدی اجازه‌ی مخالفت می‌دهد؟ وقتی رقصنده با گرگ ساخته شد، مقاله‌ای از شهید آوینی خواندم که چگونه می‌شود یک امریکایی با فیلمی ظاهراً منتقدانه به مناسبات اجتماعی امریکا این‌گونه مطرح شود؟ شهید آوینی نتیجه گرفته بودند: گاهی ظاهر یک فیلم انتقاد از مناسبات اجتماعی یک سرزمین است، اما در باطن تأیید آن‌جاست.

برای درک بهتر، سه فیلم انتخاب کرده‌ام، با یک پیام واحد. برای اینکه حافظه‌ی خوانندگان جوان را بیشتر درگیر این بحث کنم، سه فیلم آشناتر را انتخاب کرده‌ام: رقصنده با گرگ (کوین کاستنر ـ 1990)، آخرین سامورایی (ادوارد زوییک ـ 2003) و آواتار (جیمز کامرون ـ 2009).

ادامه نوشته

آینده بشریت و ظهور حضرت مهدی(عج)

(در این خطبه امام (ع) به حوادث سخت آینده اشاره دارد)

قال علی علیه السلام:

به راههای چپ و راست رفتند،و راه ضلالت و گمراهی پیمودند،و راه روشن هدایت را گذاشتند،پس دربارۀ آنچه که باید باشد شتاب نکنید،و آنچه را که در آینده باید بیاید دیر مشمارید،چه بسا کسی برای رسیدن به چیزی شتاب می کند،اما وقتی به آن رسید دوست دارد که ای کاش آن را نمی دید،و چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیدۀ آن آشکار شد.ای مردم ! اینک ما در آستانۀ تحقق وعده های داده شده،و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده و ابهام آمیز است،قرار داریم.


نهج البلاغه امام علی(ع)،نوشته سید شریف رضی،ترجمه محمد دشتی،خطبۀ150،ص275.

هر هفته یک کتاب

این هفته کتابی پیرامون حوادث زمان ظهور به شما مهدی یاوران عزیز معرفی می کنم.

کتابی با عنوان:عصر ظهور

             مؤلف:علی کورانی               

مترجم:عباس جلالی

  ناشر:سازمان تبلیغات اسلامی

در این کتاب می خوانیم:سیمای کلی دوران ظهور،آشوب گری شرق و غرب علیه مسلمانان،رومیان و نقش آنان در زمان ظهور،اعراب و نقش آنان در دوران ظهور،یمن و نقش آن در دوران ظهور،مصر و حوادث آن در دوران ظهور،ایرانیان و نقش آنان در دوران ظهور، سیمای حکومت جهانی امام مهدی(ع) و .....

خواندن این کتاب را به شما دوستان عزیز توصیه می کنم.

امام رئوف

"بسم رب المهدی"

امشب شام شهادت سلطان سریر ارتضا آقا علی بن موسی الرضا(ع)ست.آرزوی هر مشتاق به زیارت امام رضا(ع)اینه که امشب دستاشو گره بزنه به پنجره فولاد،واز ته قلبش با آقا درد دل بکنه،وهمه میدونیم اولین چیزی که برلبان عاشقان سرور و مولامون حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه)

میاد،سلامتی آقا و تعجعیل در فرجشونه.اگه این حال و هوا بهتون دست داد ما رو هم فراموش نکنید.                                          "اللهم عجل لولیک الفرج"

صلوات خاصه حضرت امام رضا (ع)
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا
المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُ جَّّتكَ
عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً
مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ
عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ .
التماس دعا

باز بوی مدینه می آید

بوی سرزمین پیامبر (ص)...

بوی غربت بقیع و غم تازه شیعه...

هرعاشقی که برای بار اول پا به اون سرزمین می زاره ،دوست داره مثل حرم و بارگاه امام رضا(ع) که به زیارتشون می ره با گنبد و بارگاه اون حضرات مواجه بشه ولی....

میگن امام رضا(ع) غریبن،ولی هر وقت و هر زمان که دلمون بگیره و هوای حرمشون رو بکنه می تونیم بریم زیارت.

اما بقیع ... تا با چشم خودت اونو نبینی باور،نه.با تمام وجودت غربتش رو از پشت پنجره هاش حس نمی کنی.وقتی وارد درب های پشت حرم میشی،که فکر می کنی شاید از پشت این پنجره ها اون چهار ستاره درخشان مظلوم بقیع رو بهتر ببینی ولی ...

بغضت می ترکه ...

وقتی اولین بار گنبد سبز خضرا رو ببینی ،خدا خدا می کنی تا بتونی زودتر ضریح پیغمبر(ص)رو ببینی و اونو در آغوش بگیری و عقده دل وا کنی اما...حتی از دورم نمی تونی اونو ببینی روبه روت یه پرده سفید رو نشون میدن که پشت اون روضه رضوان و ضریح پیغمبر(ص)است .دیگه خودتون می دونین چی به سر این دل میاد.می خوای سراغ قبر اون بانوی پهلو شکسته رو از بابا بگیری...اما،امان از مظلومیت زهرا(س)...

آه آقای غریبی ...کاش این جمله در مورد بقیع زودتر به حقیقت بپیوندد:

انشاء الله یه روزی در کنار ساختمانی نیمه ساز در مدینه تابلوی زیر را می بینیم:

پروژه:حرم مطهر ائمه بقیع (ع) و حضرت زهرا(س)

کار فرما:حضرت بقیة الله الاعظم

مساحت: وسعت دل شیعیان عالم

به امید آن روز(اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیک الفَرَج)

انفجار نور،زمینه ساز ظهور

 

انقلاب ما،بارش رحمت خاصه الهی است در فصل عطشناک تاریخ و فروغ خورشید مهدوی در عصر انجماد و فسردن است.

«انقلاب مردم ایران،نقطه شروع انقلاب بزرگ جهانی اسلام به پرچم داری حضرت حجت(ارواحنا فداه)است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد1».

«انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان(عج)برای تأمین آن هدف مبعوث می شود،یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده [است].ما اگر این گام بزرگ را بر نمی داشتیم  یقیناً ظهور ولی عصر(صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عقب می افتاد شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیدید،بدانید و شما ای امام بزرگوار امت!بدانید- که بهتر از ما می دانید – شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سر منزل تارلیخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر(صلوات الله علیه)شدید.شما یک قدم این بار را به منزل نزدیک تر کردید۲».


1.صحیفه نور،ج21،ص327، 2/1/68.

۲.مقام معظم رهبری،6/4/1359.

آخرين تير تركش استعمار در ايران :بخش اول

فعال‌شدن‌دوبارة‌بهائيت‌درايران

امام خميني (ره): «اسلام و مذهب مقدس جعفري سدّي است در مقابل اجانب و عمّال دست نشانده آن‌ها... قرن‌هاست كه با نيرنگ‌هاي مختلف براي شكستن اين سد نقشه مي‌كشند. گاهي از راه مسلط كردن عمّالِ خبيث خود بر كشورهاي اسلامي و گاهي از راه ايجاد مذاهب باطله و ترويج بابيت و بهائيت و وهابيت... با زنده بودن اين مكتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوي غير انساني خود نمي‌رسند، ناگزير هستند مذهب مقدس تشيع و روحانيت را كه پاسداران آن هستند، به هر وسيله تضعيف كنند و بكوبند.»1استعمارگران با تجربه‌اي كه از جنبش‌هاي ضد استعماري در ايران به دست آوردند، بر آن شدند تا پايه‌هاي اعتقادي مذهب تشيع را مورد ترديد و تزلزل قرار دهند؛ بر اين اساس مرامي را بدعت گذاشتند كه بعدها به نام بهائيت مشهور شد. بهايي‌گري به صورت يك جنبش اجتماعي در قرن سيزدهم هجري (نوزده ميلادي) در ايران پا به عرصه وجود گذاشت. اين جنبش با حمايت بيگانگان در مقابل فرهنگ اصيل ملي - اسلامي قرار گرفت و به صورت ابزاري در دست استعمارگران براي مقابله با پايه‌هاي اعتقادي مردم مسلمان اين سامان به كار رفت. گسترش نفوذ استعمار در ايران و افزايش تماس ايرانيان با فرهنگ اروپايي در كنار استبداد شاهان زمينه را براي ظهور حركت‌هاي جديد اجتماعي فراهم كرد.

ادامه نوشته

حدیث عشق

حضرت رسول (ص) فرمود:زمانی می آید که حج پادشاهان برای تفریح و گردش،وحج ثروتمندان برای تجارت و حج فقرا برای نیازمندی باشد.1


1.جامع الاخبار،ص69،تهذیب الاحکام،ج5،ص462.